رنگ انگشتي
امروز برات رنگ انگشتي خريدم وقتي اومدم مهد دنبالت كلي شوق و ذوق داشتي زود برسيم خونه و بري براي خودت نقاشي بازي توي حموم مهلت ندادي تا رسيدم خونه بدو رفتي حموم و من برات رنگها رو حاضر كردم كه بازي كني مثلا داري قلب ميكشي درنهايت به قول خودت داري همه رو قاطي قاطي ميكني بهت گفتم اميرحسين همه رو بشور گفتي چي من بشورم اينم يه عكس از هواي امروز وقتي بزرگ شي ببيني اين روز هوا چطوري بوده ...
نویسنده :
مامان ستاره
17:21